دختر قهرمانم
نام من رفته است روزی بر لب جانان به سهو اهل دل را بوی جان می آید از نامم هنوز جانانم،نفسم دقیقا از آخرین ساعت روز پانزدهم مرداد هزار و سیصد و نود هجری شمسی غلتیدن به طور کامل را یادگرفتی فدات شم. قربونت برم،امروز هم که یادگرفتی دستت را از زیر بدنت بکشی بیرون؛حالا دیگه که نمی شه گذاشتت روی زمین؛بلافاصله اهن اهن می کنی و می تابی...بعدش هم نق می زنی که آهایییییییی بیایید منو برگردونید......... اما تا دوباره تاق باز می خوابونیمت،غلت می زنی...... الهی مامان پیش مرگت بشه قهرمانم...دردت به جون مامان..بابا مامان عاشقتند،دختر دوست داشتنی... ...
نویسنده :
مامان مژگان
8:25